به باور ماركس و انگلس، ایده های حاكم بر هر عصری ایده های طبقه حاكم هستند. به استثنای دوران های بحران انقلابی، نمی توان انتظار داشت كه ایده های انتقادی، و نه فقط ماركسیزم، بتوانند بر جامعه و یا حتی بر محیط های آكادمیك تسلط یابند. وقتی در عصر كنونی ماركسیست ها می گویند كه "ما در عصر ارتجاع روشنفكری به سر می بریم"، در واقع مفهومی وسیعتر از این كه "عقاید هوادار سرمایه داری بر جامعه حاكم است" را در نظر دارند.
سوگ ماركسیست ها در "راست روی" كل دنیا را در سه جهت می توان مشاهده كرد: ۱- راست روی در درون خود ایدئولوژی سرمایه داری حاكم و حركت هرچه بیشتر به سوی عقاید راست افراطی و ارتجاعی، عمدتاً در گستره اقتصادی؛
۲- راست روی با قدم های بلند سریع روشنفكران چپ هوادار ماركسیزم و یا سوسیالیزم؛ ۳- شتاب گرفتن این راست روی ها به واسطه فروپاشی رژیم ها در اتحاد شوروی سابق و اروپای شرقی.
هدف از انتشار " در دفاع از ماركسیزم" بررسی جوانبی از این پدیده ها، حفظ دستاوردهای ماركسیزم انقلابی و حركت در خلاف این جریان كلی حاكم بر دنیای كنونی است.